Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «زیسان»
2024-04-30@16:35:42 GMT

پشت پرده مهاجرت گسترده پزشکان و پرستارها

تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۹۸۴۷

پشت پرده مهاجرت گسترده پزشکان و پرستارها

پزشکان و پرستاران ستون‌های نظام سلامت کشور هستند. افرادی که تشخیص بیماری‌ها و درمان و مراقبت از بیماران به دست آنان انجام می‌شود، بدون حضور پزشکان، پرستاران و کادر بهداشتی و درمانی نظام سلامت کشور تعریفی ندارد. افرادی که در نظام نوین بهداشت و درمان دانش آموختگان دانشگاه‌ها هستند و پس از سال‌ها تحصیل و هزینه‌های مادی توسط خودشان و دولت‌ها به عنوان فارغ التحصیلان رشته‌های مختلف وارد بازار کار می‌شوند و سلامت آحاد مردم به دست آنان رقم می‌خورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پزشکان و پرستاران و سایر گروه‌های ارائه کننده خدمات بهداشتی و درمانی جزئی از مردم هستند و در صورتی که حقوق و معیشت آنها تامین نباشد و وضعیت و چشم انداز روشن و رضایت بخشی از فعالیت شغلی خود نداشته باشند، دچار سرخوردگی و بی انگیزگی می‌شوند. به این ترتیب یا از کمیت و کیفیت خدمات سلامت کم می‌کنند یا از این حرفه خارج می‌شوند.

تفاوت عمده این نیرو‌های تحصیلکرده با سایر گروه‌های شغلی در این است که در بازار جهانی تقاضا برای جذب آنها بیشتر است. بسیاری از کشور‌ها به علت نیاز به این نیرو‌های ماهر تسهیلات زیادی فراهم کرده‌اند تا آنان را جذب و بکارگیری کنند، حقوق‌های خوبی هم پیشنهاد می‌کنند و البته کاهش ارزش پول ملی ایران و ارزش بیشتر ارز‌های خارجی در برابر ریال انگیزه مهاجرت و کار کردن در کشور‌های خارجی را در این نیرو‌ها بیشتر کرده است.

متولیان نظام سلامت اعم از وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری آمار‌های دقیقی از میزان مهاجرت پزشکان و پرستاران ارائه نمی‌کنند، اما آمار‌های تقریبی از میزان مهاجرت آنها وجود دارد.

سازمان نظام پرستاری بر اساس گواهی‌های «گوداستندینگ» صادر شده برای پرستاران متقاضی مهاجرت اعلام کرده است که سالانه حدود دو تا سه هزار پرستار از کشور مهاجرت می‌کنند، آمار مهاجرت پزشکان نیز در سال‌های اخیر رو به افزایش بوده و بر اساس آمار‌های اعلام شده از سوی سازمان نظام پزشکی بر اساس گواهی گوداستندینگ صادر شده از حدود ۷۵۰ نفر در سال ۱۳۹۷ به بیش از ۶ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است که افزایش بیش از ۸ برابری را نشان می‌دهد.

چرا پزشکان و پرستاران از ایران می‌روند

اکنون سوال این است که علت افزایش گرایش پزشکان و پرستاران به مهاجرت و خروج از کشور چیست و چرا این نیرو‌های تحصیلکرده که به شدت در کشور به وجود آنها نیاز است بار سفر می‌بندند و در کشور‌های دیگر ساکن می‌شوند.

برای بررسی این موضوع به پژوهشی که در سال ۱۴۰۱ توسط «دکتر علی اکبر حق دوست» محقق و استاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان و تیم تحقیق وی با حضور دکتر سمیه نوری حکمت دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کرمان، دکتر بهروز طلایی استادیار این دانشگاه، دکتر رضا ملک پور افشار استاد پاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، دکتر بهرام صلواتی پژوهشگر دانشگاه صنعتی شریف، فهیمه بهزاد پژوهشگر دانشگاه صنعتی شریف و اعظم بذرافشان عضو پژوهشکده آینده پژوهی دانشگاه علوم پزشکی کرمان با موضوع «بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی انسانی در حوزه سلامت در سال ۱۴۰۱» مراجعه کردیم.

این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه این پژوهش تمامی دانشجویان، اعضای هیئت علمی، کارکنان و فارغ التحصیلان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و نمونه پژوهش شامل ۳۶۰ نفر از دانشجویان، شاغلان و فارغ التحصیلان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور بودند که به روش نمونه‌گیری غیر احتمالی و آسان وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استانداردی بود که روایی و پایایی آن توسط تعدادی از استادان خبره و متخصص در حوزه سلامت مورد ارزیابی و تایید قرار گرفت.

از مجموع ۳۶۰ شرکت کننده ۱۷۰ نفر دانشجو و ۱۹۰ نفر فارغ التحصیل یا شاغل در دانشگاه‌های علوم پزشکی بودند. ۱۹۵ نفر از شرکت کنندگان زن (۵۴/۲) و ۱۶۵ نفر مرد (۴۵/۸) بودند. مقاطع تحصیلی کاردانی و کارشناسی (۱۱۸ نفر) دکترای تخصصی (۸۷ نفر) و دکترای حرفه‌ای (۷۷ نفر) بود و رشته‌های پزشکی (۸۹ نفر) و پیراپزشکی (۷۶ نفر) بیشترین میزان مشارکت را داشتند.

کاهش سن مهاجران

بر اساس یافته‌های این تحقیق ۱۸۹ نفر (۵۲/۵ درصد) از افراد شرکت کننده تمایل زیاد و بسیار زیاد به مهاجرت داشتند. ۱۳۵ نفر (۳۷/۵ درصد) از افراد شرکت کننده حتی تمایل به کار در مشاغل غیر تخصصی و پایین‌تر در خارج از کشور داشتند. ۱۰۸ نفر (۳۰درصد) برنامه زمانی مشخصی برای مهاجرت داشتند و فقط ۶۵ نفر (۱۸درصد) از افراد تمایل به برگشت پس از مهاجرت داشتند. در این تحقیق عوامل اقتصادی، مدیریتی و رفاه اجتماعی به عنوان مهمترین عوامل تاثیرگذار بر مهاجرت دانشجویان و شاغلان حوزه سلامت شناسایی شدند.

نتیجه‌گیری این پژوهش نشان داد که میل به مهاجرت در بین دانشجویان و شاغلان حوزه سلامت بسیار پررنگ است و بسیاری از افراد شرکت کننده به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی تصمیم به مهاجرت دارند و حل مسئله مهاجرت فارغ التحصیلان رشته‌های مرتبط با سلامت نیازمند عزم جدی همه جانبه و طولانی مدت به مسئله مدیریت نخبگان، انجام اصلاحات ساختاری، قانون گذاری، شایسته سالاری و افزایش امید در جامعه دانشگاهی است.

در متن این پژوهش آمده است: مهاجرت نیروی انسانی متخصص در حوزه سلامت پدیده‌ای جهانی است که در سال‌های اخیر رشد فزاینده‌ای داشته است. به طوری که تعداد پزشکان و پرستاران مهاجر در کشور‌های OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است.

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، ۳/۲ میلیون نفر از پرستاران در ۸۶ کشور دنیا مهاجر هستند. به عنوان مثال سهم متخصص خارجی در نظام سلامت انگلیس ۱۲ درصد، در آمریکا ۱۷ درصد و در مجموع در کشور‌های عضو اتحادیه اروپا ۱۱ درصد گزارش شده است.براساس پیش بینی‌های انجام گرفته وضعیت اقتصادی بخش سلامت نسبت به بخش‌های کشاورزی و صنعت رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. این وضعیت تا سال ۲۰۳۰ ادامه خواهد داشت و این امر موجب افزایش روزافزون تقاضا برای جذب نیروی کار بخش سلامت خواهد بود.

کادر سلامت از جمله متحرک‌ترین مشاغل ماهر هستند و با توجه به کمبود نیروی انسانی در حوزه سلامت و کمبود کارکنان بهداشتی در بسیاری از کشور‌های در حال توسعه، مهاجرت این نیرو‌ها ممکن است منجر به خسارات رفاهی زیادی شود.

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۲۰ بیش از ۴۰ درصد کشور‌های عضو سازمان جهانی بهداشت کمتر از ۱۰ پزشک در هر ۱۰ هزار نفر جمعیت داشتند و بیش از ۵۵ درصد، کمتر از ۴۰ پرستار و ماما در هر ۱۰ هزار نفر جمعیت دارند. مهاجرت کادر سلامت همچنان موضوعی نگران کننده برای تامین و توسعه بهداشت کشورهاست و فرار مغز‌ها تاثیر نامطلوبی بر رفاه کشور‌های مبدا ایجاد می‌کند. از دست دادن متخصصان سلامت توانایی قاره‌ها را برای ارائه خدمات بهداشتی مناسب با مشکل مواجه می‌کند و به طور مستقیم و غیر مستقیم بر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور‌ها تاثیر منفی می‌گذارد.

عواقب مهاجرت نخبگان سلامت

در ادامه این پژوهش آمده است: ایران به عنوان یکی از کشور‌های دارای جمعیت جوان که بخش قابل توجهی از جوانان آن در حال تحصیل و فارغ التحصیل جویای کار هستند، از جمله کشور‌های در حال توسعه است که با مشکلات خاص خود در زمینه رسیدگی به امور حرفه‌ای متخصصان رو به روست و به همین علت با مهاجرت نخبگان یا به عبارت بدبینانه‌تر «فرار مغزها» رو به روست.

آنچه در این گزارش بیشتر مورد توجه قرار گرفته دلایل مهاجرت متخصصان علوم پزشکی از ایران است. در این مطالعه به بررسی عواملی مانند فقدان خدمات اولیه، بیکاری بالا، مسکن بد، دستمزد پایین، آینده شغلی کم، خشونت در محل کار، تهدید، بی‌ثباتی سیاسی و جنگ به عنوان عوامل موثر در مهاجرت نیرو‌های بهداشتی و درمانی اشاره شده است. همچنین به خدمات خوب، بیکاری کم، دستمزد بهتر، آینده شغلی خوب، شرایط کاری بهتر و رضایت شغلی به عنوان مشوق‌ها برای جذب این نیرو‌ها در کشور‌های مقصد یاد شده است.

در این تحقیق به مطالعه ولی زاده و همکاران در سال ۲۰۱۶ اشاره شده که در یک مقاله مروری با عنوان «مهاجرت پرستاران، علل و مشکلات» اعلام شده بود که جلوگیری از فرآیند استخدام و اخذ ویزا یکی از روش‌های کاهش مهاجرت پرستاران و پزشکان است و تاسیس موسسات خیریه در سازمان‌های غیر دولتی که شرایط کاری بهتری را ایجاد می‌کنند می‌تواند در کاهش مهاجرت نیرو‌های متخصص بهداشتی و درمانی موثر باشد.

همچنین آخرین مطالعه‌ای که در این زمینه با رویکرد آینده نگارانه انجام شد نشان داد که نخبگان به دلیل مسائل دافعه در داخل و جاذبه‌های کشور‌های مقصد به مهاجرت گرایش پیدا می‌کنند.
مهمترین اولویت، کاستن از موانع و مسائلی است که افراد توانمند نظام سلامت را از خدمت مناسب دور می‌کند؛ بنابراین از سیاست‌گذاران انتظار می‌رود قوانین و برنامه‌های شفافی را برای رفع موانع ماندگاری نخبگان و تقویت جاذبه‌ها در داخل تدوین کنند.

عوامل مهاجرت نخبگان

این پژوهش می‌گوید: در حالی که آمار دقیقی از مهاجرت متخصصان در دست نیست؛ اما در بخش سلامت میزان تمایل به مهاجرت پزشکان و پرستاران بسیار قابل تامل است. شواهد نشان می‌دهد حدود نیمی از پزشکان تمایل به مهاجرت دارند. همچنین در سال‌های اخیر سن اقدام به مهاجرت کاهش یافته است و پزشکان و پرستارانی که قصد مهاجرت دارند در سال‌های اولیه بعد از فارغ التحصیلی به مهاجرت اقدام می‌کنند. شواهد نشان می‌دهد مهاجرت پزشکان و پرستاران در ایران پدیده‌ای با سابقه است، اما روند شتاب آن در سال‌های اخیر قابل توجه است.

بررسی‌های این تحقیق نشان می‌دهد، مهاجرت یک پدیده چند بعدی است و عوامل زیادی در وقوع آن نقش دارد. عواملی که عمدتا جنبه اقتصادی و اجتماعی دارند.
بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی، وجود فساد، کیفیت زندگی بهتر در خارج، شیوه حکمرانی، فقدان شایسته سالاری، وجود تبعیض بین افراد شاغل در یک حرفه و نیز تبعیض‌های اجتماعی در کل جامعه، نابرابری افراد در برابر قانون و مقررات، فرصت‌های آموزشی بهتر برای فرزندان در خارج از کشور، دسترسی به آزادی‌های فردی و اجتماعی در خارج، مسائل مرتبط با روابط بین‌المللی، بحران‌های زیست محیطی و پیوستن به آشنایان در خارج از کشور از جمله مهمترین عوامل گرایش به مهاجرت در بین فارغ التحصیلان و شاغلان حرف پزشکی است.

مطالعات نشان می‌دهد: وقتی مهاجرت از کشور‌های جنوب به جنوب یا شمال به شمال رخ می‌دهد، عوامل اقتصادی پر رنگ‌تر هستند، اما وقتی مهاجرت از کشور‌های جنوب به شمال یعنی مقصد کشور‌های اروپایی و آمریکای شمالی رخ می‌دهد، عوامل غیراقتصادی بیشتر مطرح است.

مهاجرت نخبگان فرایند توسعه کشور‌های مبدا را مختل می‌کند و با توجه به هزینه کرد جامعه برای تربیت یک پزشک یا پرستار و سایر متخصصان علوم پزشکی، بر فضای کلی جامعه تاثیر منفی می‌گذارد. موضوع رقیق شدن مغز‌ها و افت کیفیت ذخایر ژنتیک انسانی نیز یکی دیگر از تبعات مهاجرت نخبگان است که اثر مخربی بر توسعه کشور دارد.

این تحقیق اذعان می‌کند که با شناسایی عوامل و دلایل مهاجرت نخبگان باید راهکار‌هایی برای مواجهه با این پدیده اندیشیده شود. سخت کردن قوانین مهاجرت یکی از این راهکارهاست که ممکن است در کوتاه مدت میزان مهاجرت نخبگان را کم کند، اما در بلندمدت راهکار مناسبی نیست و نمی‌تواند موثر باشد.برخی کشور‌ها برای بازگرداندن نخبگان از بهبود شرایط و مشوق‌های دلگرم کننده استفاده کرده‌اند. با این حال مطالعه بر روی نخبگان بازگشته نشان می‌دهد که بازگرداندن نخبگان بدون اصلاحات اساسی به سرخورده شدن بیشتر و هدر رفتن منابع منجر می‌شود.

در این پژوهش به این نکته نیز اشاره شده است که مهاجرت نخبگان همیشه یک پدیده منفی و مذموم نیست و می‌تواند به چرخش نخبگان و ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای گروهی از تحصیلکرده‌ها منجر شود و برقراری ارتباط درست با نخبگان حتی در صورت عدم بازگشت آنها به کشور می‌تواند در نهایت به کشور مبدا سود برساند.

محققان این پژوهش در پایان به عنوان راهکار بر این نکته تاکید می‌کنند که انجام اصلاحات در ساختار‌های اجتماعی و سیاسی کشور، اصلاح قوانین، تقویت شفافیت و پاسخگویی سیاست‌گذاران و مدیران، توسعه ظرفیت مشارکت مدنی مهمترین راهکار برای مواجهه با پدیده مهاجرت نخبگان است و اعتمادسازی، ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی، تقویت حسن امید به آینده به خصوص در نسل جوان و نخبگان باعث تقویت احساس تعلق آنان به کشور و پذیرش مسئولیت در قبال آینده کشور در بین آنان می‌شود.

همچنین توسعه روابط بین‌المللی به ویژه در زمینه‌های علمی و فرهنگی، تقویت زیرساخت‌ها و تلاش برای کسب اعتبار بین‌المللی در حوزه‌های آموزشی و تحقیقاتی و ایجاد فرصت همکاری پژوهشگران ایرانی با مراکز تحقیقاتی بین‌المللی به دور از فضای امنیتی تا حدودی مشکلات را کم می‌کند.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد تا زمانی که عوامل دافعه کم نشود، به نظر نمی‌رسد در کوتاه مدت و میان مدت بتوان اقدام قابل توجهی برای کاهش گرایش به مهاجرت در بین نخبگان انجام داد و اقدامات اساسی در این زمینه نیازمند زمان و اختیارات در سطوح بالای مدیریتی و قانون‌گذاری است.

جمع‌بندی

بر اساس یافته‌های این تحقیق میل به مهاجرت در بین دانشجویان و شاغلان نظام سلامت بسیار بالا و نگران کننده است. مهاجرت نیروی انسانی متخصص سلامت در سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته است به طوری که به یکی از چالش‌های اساسی و اولویت‌دار مدیریت نیروی انسانی در کشور تبدیل شده است و نگرانی‌های جدی را درباره آینده نظام سلامت کشور و کیفیت خدمات سلامت در جامعه ایران ایجاد کرده است.

مهاجرت نخبگان یک پدیده چند وجهی است که عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی دارد و تبعیض و نابرابری و وضعیت نامناسب حقوق و معیشت و نداشتن امید به آینده روشن نقش مهمی در ایجاد نارضایتی و تمایل به مهاجرت در بین متخصصان علوم سلامت دارد.بی‌توجهی به جایگاه و شأن نیرو‌های متخصص علوم پزشکی اعم از پزشک، پرستار و سایر متخصصان، بی‌توجهی به مسائل شغلی، معیشتی و رفاهی این متخصصان، موجب دلسردی، بی‌انگیزگی و از بین رفتن روحیه میهن پرستی در بین متخصصان و افزایش گرایش آنان به خروج از کشور شده است. در این شرایط راهکار کوتاه مدت و میان مدتی برای برون رفت از این شرایط کارساز نبوده و نیاز به اقدامات زیرساختی است. برای نجات از پیامد‌های بلند مدت خروج نخبگان از کشور، انجام اصلاحات در ساختار‌های اداری، اجتماعی، فرهنگی و بهبود شرایط زندگی، رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی و افزایش امید به آینده بهتر، غیرقابل انکار است.

منبع: ایرنا

tags # اخبار پزشکی ، مهاجرت سایر اخبار (تصاویر) عجیب‌ترین جانور جهان؛ کشف اولین هزار پای واقعی با بیش از ۱۳۰۰ پا کاربرد عجیب آلت تناسلی سنگی در بین انسان‌های اولیه گونه‌ای جدید از انسان اولیه کشف شد؛ مرد اژدها کیست؟ (تصاویر) این پستاندار عجیب و غول‌پیکر حاصل جفت‌گیری اجباری گاو نر اهلی و بوفالو است!

منبع: زیسان

کلیدواژه: اخبار پزشکی مهاجرت دانشگاه علوم پزشکی کرمان پزشکان و پرستاران بهداشتی و درمانی مهاجرت در بین فارغ التحصیلان سال های اخیر مهاجرت پزشکان مهاجرت نخبگان حوزه سلامت نیروی انسانی مهاجرت نیرو سازمان نظام نیرو ها نشان می دهد نظام سلامت شرکت کننده بین المللی دانشگاه ها کشور ها قابل توجه بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۹۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سد‌های ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


تیترخوانی به جای نگاه علمی!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیه‌ای و فعالیت‌های سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارش‌ها، مقالات، مصاحبه‌ها و حتی خبر‌های مراکز تحقیقاتی، رسانه‌ای و آماری توجه کافی نمی‌کنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیتر‌ها می‌بینند قضاوت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. نتیجه این می‌شود که هرگز هیچ مشکلی حل نمی‌شود و ابهامات و یا حتی سوء‌تفاهم‌ها باقی می‌مانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهش‌های مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهش‌های مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظر‌ها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولت‌های قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.


جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش می‌شدند از آن استقبال می‌کردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهش‌ها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار می‌رفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان می‌دادند نه مسئولان دولت فعلی».


این واقعه نشان می‌دهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارش‌های تحقیقی صورت نمی‌گیرد. این وضعیت در زمینه‌های دیگر به ویژه اخبار، مصاحبه‌ها، اظهارنظر‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای نیز وجود دارد و افرادی که در بخش‌های روابط عمومی و اطلاع‌رسانی دستگاه‌های دولتی و حکومتی فعالیت می‌کنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکرد‌ها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح می‌دهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارش‌ها و اظهارنظر‌های مراکز علمی، رسانه‌ها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکرد‌های منفی دامن زده می‌شود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمی‌رود.


اوج این رفتار غیرعلمی را می‌توان در پاسخ دادن دستگاه‌های دولتی به انتقاد‌های نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی می‌گوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ می‌گوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاه‌ها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آن‌ها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سال‌های اخیر تشدید و جوابیه دادن‌های پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامه‌ها اقدام به انتشار اخبار مجلس می‌کنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر می‌کنند و حتی روزنامه‌های منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاه‌نمائی متهم می‌شوند!


کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آن‌ها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامه‌ها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقاد‌ها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامه‌نگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامه‌نگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیت‌های مرتبط با مجلس و اطلاع‌رسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارش‌ها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی می‌توانند از طریق تعامل قانونی با رسانه‌ها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهره‌گیری از انتقاد‌ها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولت‌ها به نقاط قوت کمک نمایند.


خودکشی پزشکان بهانه بیماران!


غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزاره‌ای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره می‌گیرند. در توضیح این ادعا می‌گویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعه‌بارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او به‌شدت نیازمند است، قابل‌قیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما به‌شرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکرده‌ای نیستند که خودکشی می‌کنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده می‌شود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاح‌طلب هربار ادعا می‌کنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجه‌گیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسه‌ای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاح‌طلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنت‌ها صعودی شده و احتمال دارد که به‌زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشور‌ها پیشی بگیرد. مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختی‌کار، برخورد‌های خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستان‌ها است. رزیدنت‌ها گاهی ۷۲ساعت نمی‌توانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری می‌کشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینه‌های درمان بالا رفته است و بیمه‌ها هزینه را نمی‌پردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار می‌گیرند.»


این فاجعه‌ای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختی‌کار و بحث مالی و دستمزد‌ها بازمی‌گردد؛ و سپس زمینه‌ای فراهم کنیم برای افزایش تعرفه‌ها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان می‌نامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده می‌شود و هیچ صنفی محترم‌تر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بی‌روح است. وارونه‌سازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمی‌کند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشور‌ها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان می‌رسد به تقبیح عنبر نسا!


وضعیت جامعه پزشکی ما نشان می‌دهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوب‌تری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همه‌جا را پر می‌کند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بی‌اخلاقی را پیدا می‌کند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست. 


در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرف‌شان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یک‌شبه میلیونر می‌شوند، چه انگیزه‌ای برای درس‌خواندن ما باقی می‌ماند»! مشخص است که این عبارات بی‌نیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سال‌ها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سال‌های ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانه‌ای هم باطل نشد. این هم نمونه‌ای از نفوذ بی‌اخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحث‌هایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عده‌ای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خون‌های آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگ‌ترین خسارت تاریخ دولت‌های قبل و بعد از انقلاب به‌عنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعه‌ای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگی‌درکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی می‌خورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان می‌دهد در شاخص‌های اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همه‌چیز علی‌السویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.

نوبت «وعده صادق» اقتصادی


 مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایه‌ای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخش‌های غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمی‌کنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشور‌های عربی را وارد جریان عادی‌سازی با اسرائیل می‌کرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه می‌نشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبه‌خود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشور‌های حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمین‌های اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکل‌دهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران می‌تواند حفظ امنیت کشور‌های حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قرارداد‌های روی زمین و استراتژیکی با آن‌ها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قرارداد‌هایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد. 
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگ‌تر در معامله با کشور‌های بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار می‌دهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانه‌های اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات می‌تواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکایی‌ها حالا می‌دانند که بدون خواست ایران، نمی‌توانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند. 
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکایی‌ها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پرونده‌های آن را شامل نمی‌شود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. همان گونه که از تلاش‌های حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راه‌حل، خروج از چارچوب‌های ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.

دیگر خبرها

  • جذب نخبگان در دانشگاه فرهنگیان
  • پشت پرده مسمومیت الکلی پزشکان در شیراز
  • خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
  • مقابله اتحادیه اروپا با بحران مهاجران با ابزار اخراج
  • توریسم درمانی در حال ترک ایران است؛ عراقی‌ها هم دیگر نمی‌آیند
  • حمایت گسترده از صنایع‌دستی برای تحقق شعار سال الزامی است
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • ادعای معاون رئیسی درباره مهاجرت ایرانیان | چرا پلیس وارد بحث مهاجرت شد؟
  • حمله گسترده روسیه به زیرساخت های انرژی اوکراین در سه منطقه
  • روایتگری عملیات وعده صادق به سبک پرده خوانی